جنگ پاییز می ایند و میروند . بلاتکلیفی ها می مانند. و ادم ها در این مقطع های سرگردان ، شکل میگیرند ، ظاهرا جشن رنگ است .در لباس مرگ هزاران برگ. عجول و گذرا با این فرق که طبیعت میتواند تخریب ها را ترمیم کند و انسان تا نسل ها گرفتار اسیب همان برهه گذرای بلا تکلیفی است. بی امید بی هدف بی مسئولیت. ادم های درگیر شده در جنگ ، دل نبستن را می اموزند. دل بریدن را میاموزند .بی ثباتی ، محور زندگی شان میشود . بی هدف بی امید بی فردا . مثل مردم درگیر انقلاب . مثل ما ، حاصل انقلاب و جنگ.
جنگ
سرشت جنگ ویران گریست ، نا گزیر
هیچ سربازی خصوت شخصی با سرباز دشمن ندارد . میشود که یک ساعاتی بین دو حمله با هم دوست باشند . ارمان ها اما، ارمانها ستیز و دشمنی میسازند ،ارمان ها میجنگند ، سرباز ها کشته میشوند جنگ ویران گر است سرشته شده با خشونت ، در هیج جنگی زمین اباد نمی شود’، جنگ میاید ویران میکند وزمین سوخته میماند ، با جان های سوخته و خاکستر جسم هایی که هیچ خصومتی با هم نداشتند و ادم هایی که برای توجیه این ویرانی به خودشان دروغ میگویند، وطن دین مرز دشمن ، تا دروغ بزرگ را بسازند.مردم را به باور برسانند
پاییز
پا۰ییز مثل یک ادم عجول است ، فوری میاید ،مراسم جشن رنگ را اجرا میکند و میرود بدو بدو
طبیعت میماند و فصلی سرگردان ، نه پاییز نه زمستان،
روزهايي بدون تيتر
تنها راه در اين برهه حساس تاريخي اينه كه : فضايي ها بيان براي ازمايش هاشون ببرنت تو سفينه ! چند قرن بعد برگردي . راه ديگه اي نداره.
قيافه دعاي شرف شمس را ديدين؟ نردبان يك سفينه چند تا ادم .منظورش همينه. گشايش يعني سفينه بياد ببردت .
احساسم ترس بود و فرار. يك جور پت و پهني از ديدن عكس پروفاياش ، استرس ميكرفتم. انگار يك حادثه است. همين الان بايد محل را ترك كنم.
هرگز هم نه برخوردي داشتيم . و نه حرف سخني نه عمل خوب ويا بدي در حقم انجام داده بود.
انگار فركانس وجودش با فركانس وجود من همخواني نداشت. انرژي هامون نميخورد به هم . براي من يك جورايي عين قطب همنام دافعه ايجاد ميشد.
نمي دانم چرا هيچ دليل منطقي نداشت
اين داستان مال سالهاي گذشته است.
مردم مدلشون فرق ميكرد . حالا اينقدر مردم دعوا دارند باهم و از هم متنفرند. احاطه شديم ميان موج هاي منفي انرژي هاي نا مناسب . همش دعوا . نصيحت. دعا هاي كارما دار،مثل نفرين و غيبت و فحش . همه منتظرن صدا از كسي در بياد تيكه و باره اش كنند.
عكس را گاهي ميبينم . اون حس را ندارم . ترس و گريز و احتياط در كار نيست.انگار اون ادمي نيست كه قبلا بود پر از رنگهاي تيره، اخبار بد، تو اقيانوس افكار منفي بقيه گم شده و يا حد اقل قدرتش از دست رفته.
در سال نو ايكاش بانمي شه ها و نداريم ها ، نيستش ها و گير نمياد خدا حافظي كنيم. دنبال ميشه ها هستش ها خدا خيرتون بده ها باشيم
منتظر خير هاي خوب
سوفيا رولن
پيدا كنيد رابطه بين شهر داري و دختر هشت ساله و سوفيا لورن و علم الهدا را!!!
-
اهل بيت عزيز گاهي كانال را از جم كلاسيك بزنين رو جم جونيور. فقط سوفيا لورن ملعون گناهكار را مد نظر قرار ندن .با باب اسفنجي هم اشنا بشن .